«موفقیت» یک واژه نیست، بلکه یک جریان است؛ جریانی تأثیرگذار بر همه عرصهها که رسیدن به آن به عوامل بسیاری بستگی دارد. واژههای بسیاری باید درکنار هم قرار بگیرند تا «موفقیت» رخ بدهد. بی تردید «کیفیت» از مهمترین آنها به شمار میآید. اما برای رسیدن به آن باید به تحلیل چند واژه رسید. اگر برای رشد تئاتر به مثابه فرهنگ، بخواهیم پشتوانهای معرفی کنیم، قطعا به واژه «اقتصاد» میرسیم که برای رونق بخشی اقتصاد تئاتر باید به اهمیت چند واژه دست یابیم؛ «کالا»، «عرضه»، «تقاضا»، «فروشگاه» یا «مکان عرضه»، «قیمت» و «صف» واژههای اقتصادی هستند که در عرصه تئاتر به ترتیب به عناصری، چون «اثر هنری»، «تولید»، «مخاطب»، «تماشاخانه»، «بلیت» و درنهایت «صف» یا همان «استقبال» تعریف میشوند. همان طور که واژه مشترک در «اقتصاد» و نیز در «تئاتر»، «کیفیت» است، بدون شک در واژه ترکیبی «اقتصادتئاتر» هم «کیفیت» یا «بی کیفیت» بودن آثار ارائه شده بر «رونق بخشی» و «رکورد» و «بحران» آنها تأثیر متقابل میگذارد.
اگر آثار هنری از همه لحاظ کیفیت خوبی نداشته نباشند، میزان تقاضا که مخاطب است، کم میشود و بر روی «تولید اثر» تأثیر خواهد گذاشت و دیگر چیزی به عنوان «صف تماشاگر» نخواهیم دید و تماشاخانهها که بیشتر خصوصی هستند، ورشکسته خواهند شد و آنچه «تئاتر حرفه ای» و «معیشت هنرمند» مینامیم، بر تئاتر مشهد تاثیرات شگرفی خواهد گذاشت، بنابراین کیفیت آثار هنری از مهمترین وجه رونق بخشی تئاتر مشهد به شمار میآید.
همان طور که «رونق» تئاتر با ریتم کند به وجود آمد و سالها زمان برد، فاصله گرفتن از اقتصاد و استقبال نکردن تماشاگران هم با همین ریتم ادامه خواهد یافت و در زمانی طولانیتر خود را به شکل «بحران تماشاگر» نشان خواهد داد؛ بحرانی که حکایت از آرامش قبل از طوفان دارد؛ طوفانی که منشأ آن، بی کیفیتی محتوایی و اجرایی برخی آثار روی صحنه است. اگر این فرایند با «برنامه ریزی مدیریتی» مقابل آثار بی کیفیت نایستد، بی تردید آنچه به عنوان رونق تئاتر میبینیم، دیگر در آینده نمیتوانیم شاهد باشیم. عوامل مختلفی میتواند بر کیفیت محتوایی و اجرایی تئاترهای روی صحنه مشهد تأثیرگذار باشد.
«آموزش» مهمترین اصل است و دو شکل دارد؛ در پیشکسوتان و خاک خوردههای تئاتر به صورت به روزرسانی و مطالعه و رفتن به سمت روشهای جدید بروز پیدا میکند، اما در هنرجویان به شکل طی کردن مراحل دقیق آموزشی است، بنابراین آموزشگاهها نقش اساسی در این زمینه دارند؛ البته اگر برای سود بیشتر، تخصص استادان را با منفعت خود جابه جا نکنند.
متاسفانه عطش رسیدن به پلههای بالاتر و تولید نمایش توسط جوانان مدیریت نمیشود و آنان قبل از طی این مراحل کامل آموزشی به تولید نمایش روی میآورند که نتیجه اش، اجراهای ضعیف در تماشاخانههای تئاتر مشهد است.
اهمیت دادن به نسل جدید باید در برنامه ریزی مدیران فرهنگی استان باشد، اما باید در جایگاه و در ردیف خود بررسی شود. اکنون تماشاگر تئاتر مشهد، حرفهای شده است و افزایش قیمت بلیت، هزینههای بسیاری برای او به دنبال دارد، بنابراین حق دارد که تئاتر خوب و حرفهای ببیند.
بعد از بازگشایی سالنهای تئاتر مشهد، ما در پدیده تولید و اجرا با هنرجویان بازیگری و نیز کارگردانی هنرجویان کاراولی آموزشگاهها روبه رو شده ایم که اغلب، آثار ضعیفی از آنها روی صحنه میبینیم. همان طور که در جشنوارهها بخشی برای نسل نو درنظر گرفته میشد که باعث استعدادیابی و تشویق نسل جویای نام تئاتر میشد، در اجراهای عمومی نیز باید همین اتفاق بیفتد و باید تماشاخانهای را برای این نسل درنظر گرفت.
طرح طبقه بندی تماشاخانه و تنظیم قیمت بلیت براساس آن، سبب میشود تماشاگر اثر تماشایی خود را بهتر و راحتتر انتخاب کند. بی شک بررسی این رخداد، عزم مدیریت هنری وفرهنگی مشهد را میخواهد.
به طورحتم بیش از نیمی از موفقیت یک اثر نمایشی به محتوا و کیفیت نمایشنامه آن است که معمولا هم از سمت نمایش جدی گرفته نمیشود و هم ازسوی متولیان فرهنگی شهر. اگر تئاتر حرفهای مشهد بخواهد در مسیر درخشان خود بماند و به سمت سقوط نرود، باید تمام فعالیتهای خویش را فقط به تولید و اجرای تئاتر اختصاص ندهد.
تولید نمایشنامه نویسندگان مشهدی- همان طور که در دهه ۸۰ شاهدش بودیم- در شوراهای ایده و اجرای نویسندگان صورت بگیرد. همفکری و تعامل میان نویسندگان و اهالی اندیشه و فکر میتواند آثار اجرایی را از مسیر «تئاتر صرفا برای پول» خارج کند و به سمت هنر روشنفکر و اندیشهای ببرد. متاسفانه به دلیل نبود فضاهای نقد و تحلیل آثار روی صحنه، بستری امن برای برخی هنرمندان به وجود است که هر چیزی را به عنوان تئاتر روی صحنه ببرند.
قبل از بیماری کرونا تمام تماشاخانهها دارای شورای فنی بود که هنرمندان صاحب نظر تئاتر درباره اجراهای آن نظر میدادند، اما وضعیت نابسامان تماشاخانهها در شرایط کرونا سبب شد که برخی از آنها تن به اجرای هر اثری بدهند.
بی تردید آینده و رشد تماشاخانهها بستگی به آثاری دارد که در طول سال به اجرا گذاشته میشود. هویت سالنهای تئاتر به کیفیت آثاری بستگی دارد که در ذهن تماشاگر شکل میگیرد.
سالنهایی هستند که جامعه مخاطب خود را دارند و بیشتر دارای تماشاگرانی ثابت هستند. آنها باید محتوای نمایشنامهها و نیز کیفیت اجراهای متقاضی را بیشتر ارزیابی کنند. در «اقتصاد تئاتر» وجه اقتصادی نباید بر وجه فرهنگی تئاتر غلبه کند. این اتفاق سبب میشود خانوادهها تئاتر را از سبد کالای فرهنگی خود خارج کنند.